دهی است از چهریق بخش سلماس شهرستان خوی. ناحیه ای است واقع در دامنه سردسیر سالم و دارای 152 تن سکنه میباشد. از چشمه مشروب میشود و محصولش غلات است و اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
دهی است از چهریق بخش سلماس شهرستان خوی. ناحیه ای است واقع در دامنه سردسیر سالم و دارای 152 تن سکنه میباشد. از چشمه مشروب میشود و محصولش غلات است و اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
از حق عربی بمعنی ما یستحق و در فارسی به معنی دارا و صاحب و مالک، صاحب حق. ذی حق. سزا. مستحق: حقور بحق رسید و جهان به آرزو رسید و امید خلق کرد وفا ایزد قدیر. فرخی. ای دل تو نیز مستحق صد عقوبتی گر غم خوری سزد که بغم هم تو حقوری. فرخی. حصنی که می نیافت بر او دست آسمان حق با تو بد به دست توآمد که حقوری. مکی طولانی. جان او هر ساعتی گوید که ای فرزند من پیش سلطان جهان حق مرا حق ور توئی. برهانی. و هر حق وری را با حق خود رسانند. (تفسیر ابوالفتوح رازی ج 3 ص 329). این جمله را بحق ملک و پادشاه تو باش زیرا که حق همیشه سزاوار حق وراست. معزی. بر امید پادشاهی هر کسی دستی برد منت ایزدرا که اکنون حق به دست حقور است. معزی. آنچه بگرفت از جهان و از پدر میراث یافت هر دو حقی واجب است و حق به دست حقور است. معزی
از حق عربی بمعنی ما یستحق و در فارسی به معنی دارا و صاحب و مالک، صاحب حق. ذی حق. سزا. مستحق: حقور بحق رسید و جهان به آرزو رسید و امید خلق کرد وفا ایزد قدیر. فرخی. ای دل تو نیز مستحق صد عقوبتی گر غم خوری سزد که بغم هم تو حقوری. فرخی. حصنی که می نیافت بر او دست آسمان حق با تو بد به دست توآمد که حقوری. مکی طولانی. جان او هر ساعتی گوید که ای فرزند من پیش سلطان جهان حق مرا حق ور توئی. برهانی. و هر حق وری را با حق خود رسانند. (تفسیر ابوالفتوح رازی ج 3 ص 329). این جمله را بحق ملک و پادشاه تو باش زیرا که حق همیشه سزاوار حق وراست. معزی. بر امید پادشاهی هر کسی دستی برد منت ایزدرا که اکنون حق به دست حقور است. معزی. آنچه بگرفت از جهان و از پدر میراث یافت هر دو حقی واجب است و حق به دست حقور است. معزی
دهی است از دهستان قره باشلو بخش چاپشلو شهرستان دره گز. ناحیه ای است واقع در جلگه با آب و هوای معتدل و دارای 282 تن سکنه میباشد. از قنات مشروب میشود. محصولش غلات، انگور و پنبه. اهالی به کشاورزی گذران میکنند. راه آن اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
دهی است از دهستان قره باشلو بخش چاپشلو شهرستان دره گز. ناحیه ای است واقع در جلگه با آب و هوای معتدل و دارای 282 تن سکنه میباشد. از قنات مشروب میشود. محصولش غلات، انگور و پنبه. اهالی به کشاورزی گذران میکنند. راه آن اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه واقع در 8500گزی شمال خاوری قره آغاج و 27هزارگزی جنوب راه شوسۀ مراغه به میانه. هوای آن معتدل و دارای 271 تن سکنه است. آب آن از چشمه سار و محصول آن غلات، نخود و زردآلو است. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه واقع در 8500گزی شمال خاوری قره آغاج و 27هزارگزی جنوب راه شوسۀ مراغه به میانه. هوای آن معتدل و دارای 271 تن سکنه است. آب آن از چشمه سار و محصول آن غلات، نخود و زردآلو است. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)